محل تبلیغات شما
 همراه با کاروان حسینی تا اربعین | ششم صفر

در خواب، محو رویایی بود که دید.
ناگاه آسمان نور باران شد.
فوج بسیار ملائک، فرود آمدند با پنج مرکب از نور.
وصیفی(1) از وصائف بهشت، سوی او شد.
سکینه گفت : این بزرگان کیستند؟
گفت : آدم صفوه الله، ابراهیم خلیل الله، موسی کلیم الله و عیسی روح الله.
سکینه پرسید : آن که دست بر محاسن دارد و گاه فرود آید و گاه برخیزد، او کیست؟
گفت : جدَّت رسول الله، به لقاء حسین آمده اند.
سکینه خواست تا سوی او رود،
بار دیگر آسمان نور باران شد.
فوج بسیار ملائک، بار دیگر فرود آمدند با پنج مرکبِ دیگر از نور.
سکینه پرسید : این بانوان کیستند؟
گفت : حواء ام البشر، آسیه دختر مزاحم، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خولید،
سکینه پرسید : بانویی که در این میان آنان محزون است، او کیست؟
گفت : جدّه ات فاطمه دختر محمّد است!
سکینه تاب نیاورد و سوی او پَرکشید.
گفت : ای مادر مهربان! سوگند به خدا حق ما را انکار کردند. جمع مان را پراکندند، حریم مان را شکستند، پدرم حسین را کشتند.
و سپس گریست.
مادر مهربان هم گریست.
به گریۀ او، ن دیگر هم گریستند،
انبیاء چهره درهم کشیدند و آنان هم گریستند،
مادر مهربان، سکینه را در آغوش گرفت و نوازش کرد.
گفت : دخترم دیگر مگو،
بند دلم پاره شد. جِگرم را ریش کردی،
پیراهنی که با من است، پیراهن پدرت حسین است،
این پیراهن از من جدا نشود تا خدا را با او ملاقات کنم.

1 - الوصیف : غلامی را گویند که هنوز بالغ نشده است.

#اربعین #کربلا #محرم #صفر #زیارت_اربعین

مصائب حضرت زینب سلام الله علیها

همراه با کاروان حسینی

نگاهی به ویژگی‌های سردار مکتب‌ساز، حاج قاسم سلیمانی

سکینه ,دختر ,نور ,سوی ,الله، ,پرسید ,سوی او ,بسیار ملائک، ,شد فوج ,نور باران ,سکینه پرسید

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مجتمع آموزشی فنی وحرفه ای گرین پارس فوتبال انجام طراحی نمای ساختمان و تائیدیه کمیته نما خبر فوری OnlineNews کویر حضور و امید ظهور پدران کمرو اورژانس کامپیوتر تهران 09391264503 highpanssuppsemb middsoundfeta muemosyta